وانیاوانیا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

هدیه با شکوه خدا

نقاش کوچولو

1394/3/6 19:45
نویسنده : مامان وانیا
1,500 بازدید
اشتراک گذاری

در ادبیات فولکلور داستانی هست به نام انسان و خدا ...که اینطور روایت شده:

در ساحل ماسه­ ای با خدا قدم می­زدم به پشت سرم نگاه کردم جاهایی که از خوشی­ها حرف زده بودیم دو رد پا بود و جاهایی که از سختی­ها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود، به خدا گفتم چرا در سختی­ها کنارم نبودی؟ گفت: آن رد پایی که می­بینی من هستم و تو را در سختی­ها به دوش می­کشیدم.

این داستان خیلی وقتها در پس زمینه ذهنم باز خوانی میشه ..وقتهاییکه نوزادی ...کودکی رو میبینم و سیر رشد اونها متعجبم میکنه که خودش بزرگترین نشانه حمایت و پشتگرمی خداییه که بعضی وقتا یادمون رفته باید چقدر شکر گزارش باشیم ....

اینا همه روگفتم که بگم عزیز دلم به تو میبالم...  بعد از مدتها که نگران بودم چرا مثل بچه های هم سن خودت علاقه ای به نقاشی و دفتر و مداد نشون نمیدی ...چند وقتیه بسیار متعجب و خوشحالم کردی ...شروع کردی به نقاشی کشیدن  با مداد رنگی ..ماژیک ..پاستل خلاصه هر چیزی که بشه باهاش روی کوچکترین کاغذدم دست تصویر دختری با موهای دو طرف بسته شده میکشی ...مامانی رو چاق من رو لاغر ....خودت رو کوچولو تر میکشی

هر کارتون جدیدی که ذهنت رو مشغول کنه شروع میکنی به کشیدن شخصیتها ...مثل همین امروز که بعد از دیدن تینکر بل نشستی و تمام پری ها رو تو کاغذهای جداگانه کشیدی و گفتی میشه اینا رو به دیوار اتاقم بچسگونم؟

تینکر بل

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

CST
6 خرداد 94 20:02
*** بیایید با مجموعه راز آشنا بشیم *** لیست کامل پکیج راز www.raz.us.pn
nilia
6 خرداد 94 22:11
سلام دوست خوبم میشه یه خواهشی بکنم اگه میتونی به نی نیمون که در جشنواره نی نی طبیعت شرکت کرده رای بدی ممنون میشم لطفا عدد1به 1000891010 اس ام اس کن مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی